Web Analytics Made Easy - Statcounter

فاتحان تهران درحال رسیدن به فتح‌الفتوح خود بودند. نادرترین حادثه سیاسی، اجتماعی ایران در حال شکل‌گرفتن بود. شیخ‌فضل‌ا...نوری با راهنمایی یکی از فاتحان و با پای مجروح خود با صلابت و پرهیبت، راهی چوبه‌دار شد. کنار چهارپایه که رسید با خدا و مردم سخن گفت: خدایا تو شاهد باش که من آنچه را که باید بگویم به این مردم گفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. خدایا تو خودت شاهد باش که من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد کردم. گفتند: در ادامه به خدا گفت که مردم بشنوند: خدایا تو خودت شاهد باش که در این دم آخر هم باز به این مردم می‌گویم که مؤسسان این اساس لامذهبان هستند که مردم را فریب داده‌اند... این اساس مخالف اسلام است... محاکمه من و شما مردم بماند نزد پیغمبر خدا محمدبن عبدا...... هنوز صحبت شیخ شهید، تمام نشده بود که یوسف‌خان ارمنی عمامه از سر شیخ برداشت و به طرف جمعیت پرتاب کرد. این اولین عمامه‌پرانی در ایران بود. حاج‌شیخ با همان صدای بلند و پرطنین خطاب به روحانیت کنار آمده با مشروطه گفت: «این عمامه را از سر من برداشتند از سر همه برخواهند داشت.»

رویکرد روحانیت به انداختن عمامه از سر

انداختن عمامه از سر روحانیت اقدامی غیرقابل پذیرش است و در تمام دنیا رهبران دینی لباس‌های مخصوص به‌خود دارند که احترام آن حفظ می‌شود. در اعتراضات پس از انقلاب برخی این اقدام ناپسند را انجام دادند مانند سال ۷۸ که عمامه عبدا...نوری را از سرش انداختند و سال ۸۸ هم عمامه یک کاندیدا را از سرش برداشتند. آنانی که امروز برای نشان‌دادن اعتراض خود اقدام به انداختن عمامه روحانیون می‌کنند از یک نکته غافل هستند که روحانیون به‌خوبی شنوای انتقادات آنها هستند مانند حجت‌الاسلام نیک‌بین، نماینده مردم کاشمر در مجلس که با اشاره به ماجرای کتک‌خوردن خود توسط معترضان گفت: چند روز بعداز اربعین به دفتر ۲ شهردار رفته بودم و بعداز آن به‌دلیل گیرکردن ماشین در ترافیک، پیاده از خیابان کارگر به سمت کشاورز رفتم که ۳۰ و ۴۰ نفر از جوانان ما را مورد نوازش خود قرار دادند. چیز خاصی نبود و یکی دو نفر به من مشت و لگد زدند. وی ادامه داد: یکی دو روز بعداز این ماجرا، چند نفرشان توسط آگاهی دستگیر شدند و من نیز رضایت دادم تا آزاد شوند. بعضی از این رفتار حق ماست و باید سیلی بخوریم. برخی هم مانند نماینده خمینی‌شهر اصفهان نظر دیگری داشتند. محمدتقی نقدعلی گفت: «پدیده پراندن عمامه از سر روحانیون توطئه شیاطین است و کسانی‌که چنین کاری کردند باید بدانند امام علما و روحانیون آقا امام‌حسین(ع) نه تنها عمامه‌اش را پراندند؛ بلکه سر را هم به‌همراه عمامه پراندند؛ اما روزبه‌روز محبوبیت ایشان افزایش یافت. این پیامی است برای کسانی‌که فکر می‌کنند خط دیانت و حاکمیت از بین می‌رود.» نقدعلی داستانی از دعوای کفتار و شیر را مثال زد و گفت «کفتار هر روز با دم شیر بازی می‌کرد و شیر با او مدارا می‌کرد اما زمانی‌که شیر دید مزه کار زیر دهن کفتار رفته، گوشمالی مفصلی به کفتار داد، بنابراین عرض می‌کنم ممکن است روحانیون مدارا کنند و حوصله به خرج بدهند اما کسانی‌که با دم شیر بازی می‌کنند بدانند نتیجه عملشان را خواهند دید و این پیامی است برای کسانی‌که جوانان را تحریک می‌کنند.»

ستم به روحانیون است

احمد زیدآبادی در کانال تلگرام خود درباره «عمامه‌پرانی» نوشت: «این پدیده‌ای که به‌نام «عمامه‌پرانی» شهرت یافته و مورد خوشحالی برخی از مخالفان شده است، عمدتا جانب روحانیونی را می‌گیرد که چه بسا خود از منتقدان باشند. پیرمرد معممی که پای پیاده از کوچه و خیابان عبور می‌کند، دارای چه موقعیتی است که انداختن عمامه‌اش کسی را به وجد آورد؟ این اقدام فقط جانب افراد بی‌گناه و بی‌پناهی را می‌گیرد که تنها جرم‌شان پوشیدن عبا، قبا و عمامه است! چندی پیش در سفرم به نجف‌آباد اصفهان، با پیرمرد روحانی بسیار موقر و مهذّب و مهربانی از منتقدان وضع موجود هم‌سخن شدم که از تجربه رویارویی‌اش با معترضان در خیابان برایم گفت. او در مواجهه با جمعیت معترض دست‌هایش را به علامت تسلیم بالا برد و معترضان هم البته با او به احترام رفتار کرده بودند. چرا روشنفکران منصف و مداراجو نسبت به این پدیده‌ها هشدار نمی‌دهند؟»

عمامه‌ بوسی به‌جای عمامه‌پرانی

«فارس» فیلمی منتشر کرده با عنوان «عمامه‌بوسی جوانان» که به‌زعم این رسانه پاسخی است به برخی حرکت‌های خارج از عرف و عمامه‌پرانی از سر روحانیون که این روزها باب شده است. «فارس» نوشت: «جوانان مؤمن عمامه‌بوسی را به‌راه‌انداخته و این پویش کم‌کم در حال گسترش است تا جایی‌که جوانان عراقی هم در کربلا و بین‌الحرمین اقدام به عمامه‌بوسی کردند.»

بیشتر بخوانید :

توهین به عمامه روحانیون را این افراد باب کردند + عکس

«عمامه پرانی» به ترکیه رسید

انتقاد عضو «فراکسیون روحانیت» مجلس از «جوانان گول‌خورده» بابت عمامه‌پرانی / انتظار داریم نخبگان، دولت و حاکمیت، مشکلات فرهنگی این چنینی را رفع کنند


انتقاد رهبر، امام‌جمعه اصفهان از «عمامه پرانی» / نباید تر و خشک را باهم سوزاند

نماینده روحانی مجلس: عمامه پرانی، توطئه شیاطین است / با دم شیر بازی نکنید

زیدآبادی خطاب به «عمامه پران‌ها»: منطق تان معیوب است / جامعه را تا نهایت خونبارش پیش می برد

۲۱۲۲۰

کد خبر 1694315

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: روحانیت روحانیون طلاب اغتشاش ناآرامی انداختن عمامه عمامه پرانی عمامه از سر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۴۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • راهکار ساماندهی وضعیت خودرو از نگاه معاون علمی ریاست جمهوری
  • پیام تبریک کاظمی‌پور درپی تاریخ‌سازی بانوی دوومیدانی‌کار ایران
  • پیام تبریک کاظمی‌پور درپی تاریخ‌سازی بانوی ملی‌پوش تیم دوومیدانی ایران
  • پیشتازی خاندان‌های نصف‌جهان؛ از تحریم تنباکو تا رهایی از وابستگی غرب در دوران مشروطه
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • اولین پیروزی تیم زیر ۱۸ سال هاکی روی یخ ایران
  • دوومیدانی جوانان قهرمانی آسیا| تاریخ سازی نازنین عیدیان/ طلای ۴٠٠ متر با مانع برای عیدیان
  • تاریخ‌سازی عیدیان با کسب طلای دوومیدانی جوانان قهرمانی آسیا
  • مبارزه جدی برای مقابله با فساد
  • (تصویر) عکس‌هایی از جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل